نقش فعلی بورس در اقتصاد/ آگاهی “فولاد” و سنگ اندازی دولت در اقتصاد غیرنفتی
بنیانگذار فولادمبارکه با اشاره به نقش فعلی بورس در اقتصاد، گفت: “فولاد” از راهکار حرکت به سمت اقتصاد غیرنفتی آگاه است اما دولت نا آگاهانه سنگ اندازی می کند.
به گزارش پایگاه خبری بورس پرس، محمدحسن عرفانیان که 13 سال مجری طرح فولاد مبارکه بود با بیان اینکه بازار سرمایه از اول انقلاب تا کنون وارد فلسفه اصلی نشده به بورس پرس، اعلام کرد: بحث های دوره احمدی نژاد با تعبیر قمارخانه و مبنی بر اینکه مردم از این طریق نوسان گیری می کنند همچنان وجود دارد و اثری از توسعه در شرایط فعلی اقتصاد نیست.
مفهوم اصلی بورس از سه تا چهار سال پیش مطرح و همان فلسفه پروژه محوری بود که برای شرکت فولاد مبارکه از سوی بنده برای ورود به بازار سرمایه پیشنهاد شد. هنوز هم این فلسفه به معنای واقعی ادامه پیدا نکرده و بورس باید امثال شرکت هایی همانند تجلی توسعه معادن و فلزات را مدنظر داشته باشد تا سرمایه خرد مردم در این بازار منجر به ارزش افزوده و منافع ناشی از آن شود.
با مفهوم فعلی بورس، نقش صنعت فولاد یا صنایع دیگر تعریفی ندارد و فولاد هم در گرداب این داستان ها گیر افتاده است. مدیریت دولتی در مجامع، پیشنهاد تقسیم سود 90 درصدی و صرف 10 درصدی برای توسعه می دهد. حتی سهامداران هنوز با مفهوم بورس آگاهی ندارند و دولت هم تمام قد وارد میدان نشده است.
حل غلط صورت مسئله در صنعت فولاد
50 سال تجربه در صنعت فولاد و معدن نشان می دهد صورت مسئله بصورت غلط حل می شود. نفت، سنگ آهن و فلزات معدنی در بسیاری از کشورهای دنیا از جمله عربستان، امارات، بلژیک، استرالیا، برزیل و … نقش انفال داشته و درآمدها را وارد بودجه نمی کنند. آهن باید ابزار اقامه قسط باشد و در سر در اداره مرکزی کارخانه فولاد مبارکه روی بتن حک شده است.
انفال روابط بین انسان و هستی را برقرار می کند. ابتدا باید رابطه موزونی بین افراد برقرار شود تا اقتصاد نقش تعادلی ایفا کند. در حقیقت دولت اسم انفال را صنعت گذاشته که وابسته به معدن بوده و به دلیل ابعاد بزرگ این بنگاه های اقتصادی و عدم توان اداره، مجبور به اجرای اصل 44 و واگذاری بخشی از سهام این شرکت ها در بورس شد.
بنابراین صنایع معدنی در این شرایط به بنگاه های فاقد رسالت تبدیل شده اند. انفال قرض خداوند به بشر و رسالت آن ساختن زیر ساخت ها تا تنظیم الگوی زیست مناسب برای بشر است که حکمران با واگذاری بنگاه ها از رسالت انفال غفلت کرده است.
تا زمان باقی ماندن این اشکال اصلی و ورود درآمدهای نفت و سنگ آهن و فلزات معدنی به بودجه دولت، تورم و رکود ادامه داشته و بهره وری به مسئله غلطی تبدیل شده و همانند بادبادک ، هر فشار از طرف دیگر بیرون می زند و اتفاق خاصی نمی افتد.
اگر این شرکت های نشات گرفته از انفال به رسالت برنگردند، اقتصاد به همین روال باقی خواهد ماند. با ورود به زنجیره می توان شاهد بود که میزان تولیدات نامتعادل و به تبع آن نرخ ها هم تحت تاثیر قرار گرفته و محصولات قاچاق شده و خارج از بورس معامله می شوند.
نقش ایذایی دولت در صنایع
نقش ایذایی دولت در صنایع به این دلیل است که به عنوان حمکران صورت مسئله را بصورت غلط حل می کند و از شرکت های وابسته به انفال بجای کسب درآمد، رسالت بخواهد.
تعیین قیمت دستوری اثری ندارد و وزارت صنعت باید واردات و صادرات محصولات و کالاها را کنترل کند. تعرفه محصولات وارداتی باید به اندازه ای باشد که تا بازار داخلی به تعادل نرسیده صرفه ای برای صادرات وجود نداشته باشد. دولت در راهکار مقطعی باید به اداره مرزها و توجه به کنترل واردات و صادرات برگردد تا فقط مازاد کالاها صادر شود. تعجب اینجا است که حکمران داده ها را که دیده نمی شود از طریق فیلترینگ کنترل می کند اما کالا که دیده می شود، نمی تواند کنترل کند!!!
دو نقش فولاد در صنعتی شدن کشورهای دنیا
کشورهای صنعتی دنیا بر روی پایه فولاد صنعتی شدند که دو نقش ایفا می کند. اول اینکه فولاد، فرا صنعت است. یعنی صنعت ساز است و به آن خط می دهد. نقش دوم فولاد در رشد پایدار است. یعنی سازمان برنامه در هیچ کشوری بدون نگاه به صنعت فولاد نتوانسته به رشد پایدار برسد. به طوری که ثبات و کنترل رشد پایدار 9 درصدی چین به دلیل افزایش سالانه 25 میلیون تنی تولید فولاد بود.
طبق گفته وزیر شوروی سابق این کشور به دلیل عدم اداره صنعت فولاد سقوط کرد. فولاد نقش سومی هم دارد که در دنیا ابزار اقامه قسط است. دولت اکنون بجای دریافت هزینه های بهره برداری و تبدیل آن به درآمد در بودجه از معادن باید رسالتی تعریف تا ایمیدرو، شرکت ملی فولاد و وزارت صنعت قوانینی را وضع کنند تا ضمن حداکثر بهره وری از انفال به الگوی زیست مناسب برای تمدن اسلامی دست یابند.
اثر عدم ایفای نقش فولاد در ایران در عدم تعادل زنجیره
فرق ایران با دنیا در این است که فولاد در کشورهای دیگر نقش ایفا کرده اما در ایران با عدم ایفای نقش، تعادل زنجیره را نیز بهم زده است. شرکت فولاد مبارکه زمانی که دید دولت به چشم بنگاه به این شرکت نگاه می کند با قدرت در تمامی زنجیره نشست. مدیر فعلی به رسالت اولیه بازگشته و قصد دارد توسعه را در جغرافیای ایران انجام دهد. یعنی معتقد است آهن ابزار اقامه قسط است.
شرکت هایی از جمله فولاد مبارکه به راهکار حرکت به سمت اقتصاد غیر نفتی آگاه هستند اما دولت مانع است و در این راه ناآگاهانه سنگ اندازی می کند.
منبع: بورس پرس